کِی وقت کردیم که انقدر بد بشیم. انقدر به ادمها بی تفاوت باشیم که نخواهیم درکشون کنیم , که زندگیشون , دردهاشون , دغدغه هاشون برای ما بی اهمیت و بی ربط به نظر بیاد .چی میشه که مدیری انقدر راحت کارمندان و کارکنانش را از کار بر کنار می کنه ان هم در شرایطی که تا پایان سال 1 ماه بیشتر باقی نمانده و هیچ شرکتی جذب نیروی جدید نداره. دو 3 ماهی هست که شرکت حقوق کارمندانش رو پرداخت نکرده و انها در مذیقه مالی هستند اما دلخوش بودند به اینکه هنوز شغلی دارند و امیدوار به اینکه شرایط مالی شرکت بهتر میشه .
دو روز پیش حدود 10 نفر از کارکنان از کار برکنار شدند.و امروز فضا بسیار ساکت و غم انگیز بود.تو افراد باقی مانده هنوز اضطراب برکناری وجود داشت.وقتی فکر میکنم که آن آقایون جواب خانواده هاشون رو چی میدن و با مخارج شب عید به کجا متوسل خواهند شد دلگیر و غمگین میشم.با اینکه مدیر خودش هم از این شرایط خرسند نیست و براش گفتن این خبر به آنها راحت نبود اما آیا واقعا راهی نبود.
آیا نمی تونست یکی از خودروهای 100 میلیونیش رو بفروشه و حقوق های عقب افتاده رو پرداخت کنه؟ یا یکی از اون آپارتمانهای میلیاردیش رو؟!!!
ای کاش یکی پیدا می شد و بهش می گفت : به کجا چنین شتابان آقای مدیر؟