در اندرون من

به نام خدایی که در جان من است ...

در اندرون من

به نام خدایی که در جان من است ...

در اندرون من

‍ سخن در اندرون من است .
هرکه خواهد سخن من شنود در اندرون من در آید...
شمس تبریزی

یعنی چندتا دروغ دیگه به ما گفتند !؟!؟!؟

چهارشنبه, ۲۴ آذر ۱۳۹۵، ۱۲:۴۸ ق.ظ

 

چند وقتی که ( حدودا 3 هفته) تصمیم گرفتم یک کار جدید شروع کنم که هم مربوط به هنر باشه و هم صرفه اقتصادی داشته باشه . تو این زمینه دانش قبلی خیلی کمی داشتم اما از اونجا که بسیار مشتاق و علاقمند هستم سعی کردم به هر نحویه اطلاعاتم رو کامل کنم .خیلی به این در و اون در زدم هم برای آموزش هم مقدمات کار .

نزدیک به یک هفته ست که کار رو شروع کردم .از جنبه های مختلف امتحان کردم که بهترین روش رو برای به دست اوردن بهترین نتیجه ، انتخاب کنم. اولش چون بلد نبودم هر نتیجه ای ذوق زده ام  می کرد چون از خودم انتظارش رو نداشتم .ولی حالا که یه کوچولو کار رو یاد گرفتم دیگه هر نتیجه ای راضیم نمی کنه.امشب بعد از دیدن نتیجه خیلی افسرده و ناامید شدم .بعد از یک هفته کار و انجام چند مورد و عدم موفقیت کامل ، یه جورایی خسته شدم .

داشتم فکر می کردم که ادیسون چه ادم پرتلاش و امیدواری بوده که بعد از ...!؟

بعد از ...؟؟؟؟  بعد از چندبار بود ؟

نمیدونستم بعد از چند بار شکست برای اختراع لامپ رشته ای ، موفق شد . یه سرچی زدم تو ویکی پدیا که کلا نظرم راجع بهش عوض شد .

"  توماس ادیسون لامپ حبابی را ابداع نکرد و قبل از وی نوعی لامپ اختراع شده بود . او در سال ۱۸۸۰ یک طرح قابل تحقق و تولید برای لامپ حبابی مطرح کرد (با استفاده از یک رشته از جنس بامبوی کربنیزه) که مورد استفاده منازل و خانه‌ها شد و البته یک سال بعد جوزف سووان در سال ۱۸۸۱ یک ساختار کارآمدتر را (با استفاده از رشتهٔ سلولوزی) مطرح نمود.

سابقهٔ سیستم روشنایی الکتریکی به اواسط قرن نوزدهم می‌رسد. در سال ۱۸۵۴ هاینریش گوبل نخستین لامپ برق را اختراع کرد که حدود چهارصد ساعت نور می‌داد اما آن را به نام خود به ثبت نرساند. پس از وی جیمز وودوارد، ویلیام سایر، متیو ایوانز (۱۸۷۵) و جوزف سووان (۱۸۷۸ م) مدل‌های دیگر چراغ‌های الکتریکی را ارائه کردند.

کمی پیش از آنکه ادیسون نیز وارد این عرصهٔ جدید شود، والیس صنعتگر آمریکایی نوعی چراغ برق را روانهٔ بازارکرده بود که نمونه‌ای از آن به دست ادیسون رسید (۱۸۷۸). دستگاه والیس تشکیل می‌شد از چارچوبی با یک حباب و دو میلهٔ فلزی متحرک که به هر کدام تکه زغالی متصل بود. عبور جریان برق از میله‌ها باعث می‌شد که دو قطعه زغال بسوزند و میانشان قوس الکتریکی بسیار درخشانی به رنگ آبی پدیدار شود.

این چراغ الکتریکی ابتدایی بازده پایینی داشت زیرا مصرف برق آن زیاد و عمر زغال‌هایش کم بود. با این وجود، ادیسون که به اهمیت اختراع والیس پی‌برده بود، تصمیم گرفت آن را اصلاح کند و به جای زغال مادهٔ مناسب تری بیابد که با برق کمتر مدت درازی روشنایی بدهد و به مرور زمان نسوزد و از بین نرود.

پس از یک سال تلاش بی‌وقفه و آزمایش صدها مادهٔ گوناگون، سرانجام ادیسون و همکارانش توانستند با خالی کردن هوای داخل حباب و استفاده از نخ معمولی کربونیزه (زغالی‌شده) لامپی بسازند که تا چهل ساعت نور بدهد. این موفقیت اولیه موجب شد تا آنها با پشتکار بیشتری به تحقیقات خود ادامه دهند و زمانیکه موفق شدند عمر متوسط چراغ برق را به پانصد ساعت برسانند، ادیسون تشخیص داد که زمان مناسب برای نمایش آن فرا رسیده‌است.

البته نمونه لامپ ادیسون قبل از ارائه توسط شخص دیگری تولید و در اداره ثبت بریتانیا به اسم دانشمندی به نام سوان ثبت شده بود و این ثابت می‌کند لامپ ادیسون چیز جدیدی نبود ولی با این حال نباید تلاش‌های ادیسون را در راستای ترویج این تکنولوژی نادیده گرفت.

او از روزنامه‌نگاران و صاحبان سرمایه دعوت کرد تا در شب ۳۱ دسامبر ۱۸۷۹ برای دیدن اختراع جدیدش به منلوپارک بیایند. به دستور او آزمایشگاه و اطراف آن را با صدها لامپ برق آراستند بطوریکه محوطهٔ منلوپارک و جادهٔ منتهی به آن غرق در نور شده بود. ادیسون میهمانان خود را با چیزی روبرو کرده بود که برایشان سابقه نداشت. منظرهٔ لامپ‌های نورانی بازدیدکنندگان را به شدت تحت تأثیر قرار داد؛ بطوریکه وقتی ادیسون نقشهٔ خود را برای تأسیس یک کارخانهٔ بزرگ الکتریسیته در نیویورک مطرح کرد پیشنهادش با استقبال گرم سرمایه‌داران حاضر روبرو شد.  "

✨✨✨✨✨✨✨✨✨

 

پ.ن 1 : ادیسون خودش لامپ رو اختراع نکرد بلکه اختراع یکی دیگه رو کامل کرد . چرا تو بچگی به ما گفتند که اون لامپ رو اختراع کرده ؟ یعنی چندتا دروغ دیگه به ما گفتند ؟ باورهام زیر سوال رفت .خخخخ

 

پ.ن 2 : ادیسون کارمندان و محققان زیادی داشته که در به نتیجه رسیدن تحقیقاتش کمکش کردند که البته او در افتخارات کارهاش اونها رو سهیم نکرده . به همین دلیله که نامی از اونها نیست یا کمتر هست .

 

پ.ن 3 : پ.ن ها زیادند ولی من حوصله تایپ ندارم . :(

 

  • ژابیز

نظرات  (۱)

  • امیر بصیری
  • اگرمطالعه رابیشترکنیم  کمتر کلاه سرمان میرود
    پاسخ:
     سلام .
    اون که بعله
     ولی با دروغهایی که یادمون دادندچه کنیم ؟ :)))

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی